بر اساس اين افشاگري موساد بسياري از اعضاي جندالشيطان را در آن زمان پس از ديداري در لندن به استخدام خود در مي آورد و پس از اين ديدار اعضاي جندالشيطان با افسران موساد با يک طرح مشترک عملياتي با عنوان "پرچم دروغين" وارد همکاري مشترک و هدفمندتر مي شوند.
از يادادشت افشاگرانه "مارک پري" مي‌توان اين برداشت را کرد که سازمان سيا پس از مدت کوتاهي به صورت کلي و سپس به صورت ريز از جزئيات و ميزان و نوع همکاري صهيونيست ها با اعضاي جندالشيطان خبر پيدا مي کند و سعي در مديريت اين ارتباطات داشته است.
اختلاف سيا و موساد در نحوه استفاده از جندالشيطان
جزئيات تازه از روابط موساد و جيش‌العدلشواهد نشان مي‌دهد که سيا و موساد در نحوه استفاده از گروه تروريستي جندالشيطان يک‌سري اختلاف نظرها با هم داشته اند؛ در حالي که دو طرف بر استفاده از توان جاسوسي و جمع آوري خبر توسط چنين گروه هايي نظر همسو داشته اند ولي درباره نوع عمليات ها و ميزان همکاري با اين گروه ها با هم اختلافاتي داشته اند. اين اختلاف ريشه در اين اصل استراتژي مهم داشته که سرويس اطلاعاتي رژيم اسرائيل در استفاده از تکفيري ها در سراسر منطقه محدوديت زيادي ندارند ولي آمريکايي ها به خاطر زخم هايي که از القاعده و طالبان دارند در اين خصوص احتياط هايي دارند. صهيونيست ها تاکنون هيچ نگراني خاصي از گروه هاي تکفيري به خصوص گروه هايي همچون داعش نداشته اند.
نکته جالب اين است که پس از روي کار آمدن اوباما وي به صورت مستقيم تلاش مي کند که امنيت عبدالمالک را در منطقه اي در آن طرف مرزهاي شرقي ايران فرآهم کند. اقدامي که به نسبت دولت بوش اقدامي فراتر از حد انتظار خود عبدالمالک بوده و حتي در زمان بوش به اين مقدار به عبدالمالک توجه نشده بوده است. البته در حالي که اوباما در استفاده از توان تروريستي گروه هاي تکفيري درباره ايران احتياط هاي را داشته و اصرار ويژه اي بر پنهان ماندن وابستگي اين گروه ها را به سازمان سيا داشته ولي صهيونيست ها در اين خصوص، اشتياق بيشتر، بي‌ملاحظه‌تر و تندتري نسبت به همکاري با گروه هاي تکفيري همچون جندالشيطان و اينک جيش‌العدل داشته و دارند.
شواهد نشان مي‌دهد که ارتباط محمد ظاهر (صلاح‌الدين فاروقي) سرکرده گروهک جيش العدل و به نوعي جانشين عبدالمالک، در ميان اعضاي باقي‌مانده از گروه جندالشيطان با افسران موساد از زمان خود عبدالمالک نير بيشتر شده است.
دلايل ارتباط سرکرده جيش‌العدل با موساد
محمد ظاهر تربيت شده تفکرات تکفيري در افغانستان و پاکستان است که صهيونيست ها را دشمن در جه يک خود و مسئله فلسطين را در اولويت اولشان نمي دانند. در اين نوع تفکر همکاري با صهيونيست ها بر عليه جمهوري اسلامي کاملا مباح شمرده مي شود. همان‌گونه که قبلا عبدالمالک نيز با همين حيله شرعي همکاري خود را موساد توجيه مي کرده است. از سوي ديگر محمد ظاهر صهيونيست ها را به اتفاق عربستان بيشتر از همه کشورهاي ديگر حريص تر براي پشتيباني از خود در اين سالها مي ديده است.
اشتراک راهبرد جيش‌العدل و صهيونيست‌ها
بررسي برخي ناامني هاي اخير در سيستان و بلوچستان و عملکرد جيش العدل در ماه هاي اخير مشابهت قابل توجهي با استراتژي هاي ضدامنيتي صهيونيست ها درباره ايران در سال هاي اخير دارد. استراتژي ايجاد ناامني هاي نقطه اي در برخي شهرهاي نزديک به مرزهاي ايران در شرق کشور از علائم مديريت افسران صهيونيستي در ايجاد اين ناامني ها مي باشد. از چند سال قبل يکي از اصلي ترين استراتژي هاي امنيتي مصوب شده در سرويس اطلاعاتي اسراييل – موساد- در مواجه با جمهوري اسلامي ايجاد نقطه هاي ناامني در ايران بوده است. بر اساس اين استراتژي از آنجا که امکان ناامني گسترده در ايران نيست نقاط آسيب پذيرتر شناسايي و به صورت نقطه اي بايد مورد هدف ناامني قرار بگيرد. بررسي ناامني هاي ماه اخير در سيستان و بلوچستان تمرکز بر برخي از همين اين نقاط ناامني را به خوبي نشان و کاملا با استراتژي گفته شده مطابقت دارد.
آيا همکاري محور تکفيري - صهيونيستي با مذاکرات هسته‌اي ارتباط دارد؟
پس از وقوع بيداري اسلامي در منطقه صهيونيست ها و سعودي‌ها به شدت در شرايط اضطرار قرار گرفته اند و به همين دليل ارتباطات اطلاعاتي آنها به شدت افزايش يافته است. در اين ميان پس از دور جديد مذاکرات هسته اي ايران و آغاز گفتگوهاي مستقيم ايران و آمريکا در دولت يازدهم، صهيونيست ها و سعودي ها به شدت همکاري هاي خود را عليه ايران افزايش دادند. اين همکاري ها در ماه هاي اخير به اين فرضيه امنيتي ختم مي شود که در شرايطي که همه کشورهاي منطقه در تحولات بين المللي در معرض تهدايدات امنيتي قرار دارند ايران نبايد به عنوان جزيره ثبات در خاورميانه شناخته شود. به همين دليل دستگاه اطلاعاتي عربستان و اسراييل به شدت معتقدند به هر طريق ممکن و تحت هر شرايطي ايران بايد تحت تاثير برخي ناامني ها قرار بگيرد. بر اساس اين فرضيه امنيتي ميزان، عمق و ارزش حقيقي اين ناامني ها چندان مهم نيست بلکه اصالت با ايجاد يک فضاي ناامني براي برخي نقاط مرزي در ايران در شرايط فعلي منطقه مهم تر از عمق واقعي ايجاد ناامني ها است.
دامن‌زدن به يک راهبرد نخ‌نما
بررسي ناامني هاي اخير در جنوب شرق نشان مي دهد که به لحاظ ارزش نظامي اين ناامني ها چندان قابل ملاحظه نيست و بيشترين تمرکز در حوزه ايجاد فضاي رواني و احساس ناامني در سطح جنوب شرق مي باشد. در همين راستاست که طي يک هفته سه بمب صوتي در شهر مرزي سراوان منفجر مي شود تا فضاي رواني جامعه را به هر شکل ممکن تحت تاثير قرار بگيرد. به تعبيير ديگر اگر شرايط براي ايجاد ناامني حقيقي در برخي مناطق شرقي ايران نيست حداقل احساس ناامني را در اين مناطق را بايد گسترش بدهند. در ايجاد احساس ناامني در جامعه جنوب شرق هدف‌گذاريي همانند ايجاد درگيري ميان شيعه و سني نيز در سطح اجتماعي نهفته است که از استراتژي هاي نخ نما صهيونيست ها در استان هاي سني نشين ايران از ديرباز تاکنون بوده که البته تاکنون ناکارآمدي آن نيز تا الان بارها ثابت شده است.
ارتباط جيش‌العدل با گروهک تروريستي منافقين به عنوان رابطان موساد
جيش العدل از زمان تأسيس تاکنون ارتباط بسياري نزديکي با گروهک تروريستي منافقين داشته است. برخي چهره هاي قديمي منافقين آموزش هاي ويژه اي درباره نحوه جاسوسي و ايجاد سازمان تروريستي به اعضاي جيش العدل داده اند. در اين ميان برخي چهره هاي شوراي مرکزي منافقين از اصلي ترين رابطين موساد با جيش العدل محسوب مي شوند. به موازات افزايش ارتباط جيش العدل با سازمان منافقين در سال هاي اخير ارتباط اين گروه تکفيري و تروريستي با موساد نيز افزايش پيدا کرده است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: سیاسی ، امنیتی ، ،
برچسب‌ها: