نسل جديد زيردريايي‌هاي ايراني غيرقابل شناسايي مي‌شوند


در جنگ دوم جهاني، آلمان نازي در خصوص طراحي و ساخت زيردريايي کشور پيشرو و برتر در جهان محسوب مي شد و توانست در مقاطعي از جنگ مشکلات فراواني را براي متفقين ايجاد کند. اما يکي از مشکلات بزرگ آلمانها بحث تامين اکسيژن براي شارژ باطري زيردريايي هاي آنها بود که مدت زمان زيرآب ماندن آنها را محدود مي کرد. در اواخر جنگ با افزايش حضور و قدرت دريايي متفقين، خصوصا در اقيانوس اطلس، بالا آمدن زيردريايي هاي آلماني به سطح آب براي اکسيژن گيري به اقدامي خطرناک بدل شده و در موارد زيادي به کشف و در نهايت غرق شدن زيردريايي هاي آلماني منجر مي شد.

در دهه 1930، دانشمندي آلماني به نام دکتر والتر به اين نتيجه رسيد که با تجزيه آب اکسيژنه، اکسيژن مورد نياز زيردريايي را در درون آن و بدون نياز به رفتن زيردريايي به سطح تامين کند. در طول سالهاي جنگ دوم جهاني آلمانها سعي کردند تا از اين طرح در زيردريايي هاي خود بهره بگيرند که البته اين امر به اواخر جنگ جهاني دوم برمي گشت و تا پيش از پايان جنگ تنها تعداد هفت فروند زيردريايي Type XVIIB با اين تکنولوژي توليد شد که البته هيچ کدام فرصت ورود به نبرد را نيز پيدا نکرد. اين زيردريايي ها بعد از پايان جنگ به دست آمريکا و انگلستان افتاد و اين کشورها طرح هايي را براي طراحي و ساخت اين زيردريايي ها دنبال کردند.

زيردريايي آمريکايي X-1 در سال 1955 اولين زيردريايي با قابليت پيشران مستقل از هوا بود که در اندازه کوچک و براي عمليات هاي ويژه در عمق کم طراحي شده بود. ايکس 1 داراي 60 تن وزن و 15 متر طول بود و از سامانه پيشران مستقل از هواي حلقه بسته آب اکسيژنه – ديزلي بهره مي برد. لازم به ذکر است که آب اکسيژنه ماده اي ناپايدار بوده و احتمال انفجار آن وجود دارد. اين حادثه دقيقا در سال 1957 براي X-1 رخ داد و باعث شد که آمريکايي ها با توجه به دستيابي به دانش زيردريايي اتمي طرح پيشران مستقل از هوا را رها کرده و به سمت زيردريايي هاي اتمي بروند.

روسها، انگليسي ها و برخي ديگر از قدرتهاي جهاني نيز با پيروي از همين مسئله به سمت پيشران اتمي رفتند. در سالهاي بعد و در طول جنگ سرد آمريکايي ها به طور کل از ساخت زيردريايي هاي ديزل الکتريک کنار کشيدند و بازار اين محصول بيشتر در دست 3 کشور روسيه، آلمان و فرانسه باقي ماند. البته در سالهاي اخير چين نيز به جمع اين کشورها افزوده شده است.

زيردريايي هاي ديزل الکتريک فاقد سامانه پيشران مستقل از هوا معمولا مي توانند 10 الي 12 ساعت را در زير آب بمانند و سپس براي هوا گيري به سطح بيايند. با توجه به افزايش قدرت سامانه هاي ضد زيردريايي و امکان سريع تر کشف زيردريايي ها سامانه هاي پيشران مستقل از هوا بار ديگر مطرح شده و در 4 گونه اصلي به بازار عرضه شدند. اين 4 گونه عبارت اند از:

- سامانه حلقه بسته موتور ديزل مبتني بر آب‌اکسيژنه ذخيره‌شده
- سامانه حلقه بسته توربين بخار
- موتور گرمايي حلقه استرلينگ با احتراق خارجي
- سلول‌هاي سوختي هيدروژن اکسيژن.

سامانه حلقه بسته موتور ديزل از يک منبع دخيره اکسيژن براي فعال کردن موتور ديزل در زماني که زيردريايي به طور کامل در زير آب قرار دارد استفاده مي کند. در اين روش از اکسيژن مايع قابل ذخيره استفاده شده که با گازهاي توليدي توسط توربين ترکيب مي شوند. روسها در اويل جنگ سرد بر روي تعدادي از زيردريايي هاي کلاس "کبک" استفاده شد. البته امنيت پايين اين سامانه و احتمال بالاي انفجار باعث شد تا روسها اين زيردريايي ها را از خدمت خارج کنند.

سامانه حلقه بسته توربين بخار به نوعي شبيه به سامانه هاي انرژي اتمي عمل کرده و با استفاده از توليد گرما بخار توليد شده را صرف به حرکت درآوردن سامانه پيشرانه مي کند. اين گرما در اين سامانه با استفاده از اتانول و اکسيژن توليد مي شود. اين سامانه توسط فرانسوي ها تکميل شده و بر روي زيردريايي هاي کلاس " Scorpène " ساخت اين کشور نصب شده است. اين زيردريايي با مشارکت اسپانيا ساخته شده و در نيروهاي دريايي شيلي، هند و مالزي خدمت کرده و قرار است به برزيل نيز صادر شود.

فناوري بعدي مربوط به موتورهاي سري استرلينگ مي باشد که به صورت عمده در کشور سوئد به تکامل رسيده و بر روي زيردريايي هاي کلاس گوتلند اين کشور نصب شده است. اساس کار اين سامانه بر پايه ترکيب سوخت با اکسيژن مايع به عنوان اکسيدگر رخ مي دهد و که با هم واکنش داده و گرما و در حقيقت انرژي مورد نظر براي تغذيه ژنراتوري که باطري هاي زيردريايي را شارژ مي کند به کار مي رود.

اما لازم است قبل از رسيدن به سامانه آخر در مورد زيردريايي هاي گوتلند و اثر آن ها بر روي تفکر در مورد زيردريايي هاي مجهز به سامانه پيشران مستقل از هوا اشاره شود. اين زيردريايي ها اولين زيردريايي هاي بودند که به سامانه پيشران استرلينگ مجهز شدند.

در سال 2000 ميلادي يک فروند زيردريايي گوتلند در جريان يک رزمايش با کشورهاي ناتو در اقيانوس اطلس موفقيتهاي چشم گيري را بدست آورد که تصور را در مورد اين گونه از زيردريايي ها کاملا تغيير داد.

اين زيردريايي در ابتدا موفق شد واحدهاي دريايي اسپانيايي را با موفقيت شناسايي و به صورت فرضي منهدم کند. در ادامه نيز موفق شد يک زيردريايي اتمي تهاجمي آمريکايي و يک زيردريايي اتمي فرانسوي را نيز در نبرد فرضي شکست دهد. اما موفقيتهاي گوتلند به همين جا ختم نشد و در سال 2005 اين زيردريايي موفق شد در جريان يک رزمايش در اقيانوس آرام اين بار ناو هواپيمابر يو اس اس رونالد ريگان را شناسايي و به صورت فرضي غرق کند.

ورود ايران به جمع کشورهاي پيشرو در عرصه پيشران هاي زيردريايي
اما آخرين بخش از سامانه هاي پيشران مستقل از هوا بخشي است که کشور ما را به اين ماجرا وارد کرده و به نوعي انگيزه اصلي از نگارش اين متن به شمار مي آيد.

مسئولان نيروي دريايي و مديران جهاد خودکفايي ارتش در گفتگوهاي اخير خود سخن از "سامانه هاي پيشران مستقل از هوا" کرده و از برنامه ريزي متخصصان دفاعي کشورمان براي استفاده از اين تکنولوژي جديد سخن گفته اند. يکي از اين اشاره ها، اهميت توجه به دانش پيل سوختي است.

معاون تحقيقات و جهاد خودکفايي ارتش در خصوص عملکرد اين زيردريايي‌ها مي گويد: وقتي انرژي الکتريکي را به آب بدهيم تبديل به اکسيژن و ئيدروژن مي‌شود. در اين زيردريايي‌ها، عکس اين عمل اتفاق مي‌افتد. يعني وقتي ئيدروژن و اکسيژن را با هم تلفيق مي‌کنيم آب و انرژي الکتريکي بدست مي‌ايد که انرژي الکتريکي صرف رانش زيردريايي و نيز شارژ باطري‌ها خواهد شد.

اميري با بيان اينکه برنامه هايي براي بکارگيري اين علوم در زيردريايي‌هاي بومي خودمان مانند فاتح و بعثت نيز در دست است، افزود: ما به دنبال ساخت زيردريايي‌هاي با پيل سوختي، قابليت شليک موشک و با نويز کم هستيم که قابل کشف نباشند. "

اما سامانه پيل سوختي چيست و داراي چه مزيت هايي مي باشد؟
اين سامانه از پيل هاي سوختي که با استفاده از ترکيب اکسيژن و هيدروژن فعاليت مي کنند بهره مي برد. اين دو عنصر با ترکيب با يکديگر نيروي الکتريسيته و البته آب و گرما توليد مي کنند. الکتريسيته مورد نظر که براي فعال کردن سامانه هاي پيشران به استفاده مي رسد و اين جاست که مزيت اصلي اين پيل هاي سوختي مشخص مي شود. در تقريبا تمامي بخش هاي توليد کننده انرژي در اين فرايند بر خلاف ساير سامانه هاي نام برده شده تقريبا هيچ قطعه متحرکي وجود ندارد. اين به معناي رسيدن به حد بسيار بالايي از پنهان کاري در زير آب مي باشد.

تصور کنيد يک زيردريايي با کمترين سيگنال منتشره به مدت 20 الي 30 روز در زير آب در حال حرکت باشد. در اين حالت يک زيردريايي ايراني مجهز به اين سامانه مي تواند به مسافتهاي قابل توجهي رسيده و به راحتي دشمنان را در زير و يا روي سطح آب غافلگير کند. عمليات زيردريايي گوتلند سوئدي شاهدي زنده بر اين مدعا مي باشد. بايد گفت که زيردريايي هاي اتمي از نظر ماندگاري در دريا، ميزان پايين رفتن در عمق و سرعت بر همتايان ديزل الکتريک خود برتري دارند.

اما در حوزه کم صدا بودن و پنهان کاري اين ديزل الکتريک ها هستند که دست برتر را دارند و اين عاملي بود که موجب موفقيت گوتلند شد. حال زيردريايي هاي مجهز به پيل هاي سوختي مثل تايپ 212 ساخت آلماني که بنا بر گفته کارشناسان از پنهان کاري بالاتري برخوردار هستند مي تواند مشکلات بسيار بيشتري را براي نيروهاي مهاجم به وجود آورند.

حتي برخي از کارشناسان اين زيردريايي ها را به نوعي غير قابل شناسايي ارزيابي کرده اند که يکي از اصلي ترين نکات در رسيدن به اين توانايي استفاده از پيل هاي سوختي مي باشد.

با توجه به وعده فرمانده نيروي دريايي ارتش مبني بر ورود به خدمت زيردريايي فاتح در سال جاري و صحبتهاي دريادار اميري مبني بر احتمال مجهز بودن اين زيردريايي به اين سامانه اميدواريم که به زودي شاهد ورود به خدمت يک کلاس بسيار پيشرفته از زيردريايي هاي ديزل الکتريک در نيروي دريايي ارتش باشيم که قابليت هاي آن از هر جهت با تکنولوژي روز دنيا رقابت مي کند و اين زيردريايي بتواند همچون ديگر برادران خود در اعماق دريا، همچنان خواب را از چشم دشمنان اين سرزمين ربوده و هر لحظه آماده غافلگير کردن متجاوزين در روي و زير آب باشد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ایران ، دفاعی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 19 خرداد 1393برچسب:, | 9:25 | نویسنده : valeh |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.