پايان ماموريت "لوي هندرسون" در ايران؛ نگاهي به نظرات و فعاليت هاي ديپلماتيک هندرسون ضد کمونيست که يک
 

Loy Wesley Henderson

چهار روز پس از آغاز بهره برداري از نفت ايران توسط كنسرسيوم شركتهاي نفتي غرب و سه هفته بعد از ديدار شاه از آمريكا و دادن وعده پيوستن به اتحاديه نظامي غرب و 16 ماه پس از براندازي 28 امرداد، «لوي هندر سون» ديپلمات ضدشوروي آمريكا كه به معاونت خارجه اين كشور منصوب شده بود نهم ديماه 1333 (30 دسامبر 1954) تهران را ترك كرد. وي از سال 1951 (1330 هجري خورشيدي) سفير آمريكا در تهران و طبق نوشته ها، يكي از عوامل براندازي 28 امرداد 1332 بود. هندر سون كه در سال 1957 بازنشسته و در سال 1986 در يك خانه سالمندان در گذشت از سال 1922 وارد كار ديپلماتيك شده بود. وي 94 سال عمر کرد.
    هندرسون كه در آركانزا به دنيا آمده بود و پدرش كشيش بود از آغاز كار كمر به جلوگيري ازگسترش كمونيسم و همچنين بسط نفود دولت مسکو بسته بود. او در دهه 1920 در آمريكا كار بررسي ميزان همكاريهاي چپهاي اين كشور با شوروي را برعهده داشت و سپس با تبعيديان و فراريان از شوروي تماس برقرار كرده و آنگاه مامور در كشورهاي بالتيك شده بود تا از نزديك فعاليت هاي شوروي را زير نظر داشته باشد.
    پس از برقراري مناسبات سياسي ميان آمريكا و شوروي در دهه 1930، هندرسون در سفارت تازه تاسيس امريكا در مسكو صاحب مقام شد و سپس همين كار را در كشورهاي اروپاي شرقي داشت. وي بااين تجربه وسيع، از فرصت فشار شوروي به تركيه و بپاخيزي كمونيستهاي يونان استفاده كرد و با كمك "جورج كنان" ترومن را قانع به در پيش گرفتن سياست تازه اي كرد كه منجر به صدور دكترين ترومن و محاصره شوروي و اتحاد نظامي با تركيه و كمك گسترده به دولت يونان شد.
    هندرسون كه پس از كمونيسم، نفت را يك کالاي اقتصادي - سياسي (استراتژيک) و در عين حال مسئله ساز و دردسر آفرين تشخيص داده بود خواست كه به ماموريت عراق فرستاده شود و در اينجا دقيقا از اوضاع جهان عرب و وضعيت و سياست هاي نفت آگاه شد؛ به گونه اي كه هنگام بحث از تقسيم فلسطين ميان يهوديان و اعراب نظر ديگري را مطرح ساخت و چون موفق نشد فكر خود را به كرسي بنشاند ماموريت هند (که با مشکلات پس از تجزيه رو به رو بود) گرفت و به دهلي نو رفت و در پي ملي شدن نفت ايران و تبديل تهران به يک كانون خطر براي غرب و حساس شدن اوضاع، سفير امريكا در تهران شد. وي که يک جنوبي آمريکايي تمام عيار (خشن، اخمو و قاطع) بود ازدكتر مصدق تا آنجا كه كارهاي او به تقويت ناسيوناليسم ايراني و گسترش دمكراسي مي انجاميد جانبداري كرد زيرا كه با اين دو عامل از پيشرفت كمونيسم و بسط نفود شوروي جلوگيري مي شد، ولي از لحظه اي كه احساس كرد ادامه تحريم اقتصادي ايران از سوي انگلستان زندگي را بر مردم سخت كرده و متمايل به حزب توده شده اند و در چند تظاهرات قدرت اين حزب را به چشم ديد تغيير نظر داد و نه تنها از توطئه هاي انگلستان بر ضد دكتر مصدق جلوگيري نكرد بلكه در صدد همكاري با مساعي براندازي او و روي كار اوردن مقامهاي ايراني موافق اتحاد ايران با غرب و سپردن كار نفت به شركتهاي غربي بر آمد و با دو ــ سه رفت و آمد سريع به خارج از ايران در تابستان 1332، مسئله ايران به سود غرب حل شد و ....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: سیاسی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, | 12:39 | نویسنده : valeh |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.